سه منبع اصلی گنج پنهان وجود دارد: طلای دزدان دریایی دفن شده، مقبره های باستانی، و بخش «چون شما تماشا کردید» در نتفلیکس. اما اینها فقط منابع هستند. ما فرض می کنیم راه های دیگری برای یافتن ثروت مخفی وجود دارد. ما به افراد زیر موکول می کنیم. به نظر می رسد که آنها متخصص هستند. 5 یک ژاکت حسن نیت قطعه ای از تاریخچه ورزشی است، اگر بخواهید کت و شلواری را پیدا کنید که کسی در دادگاه شما پوشیده است، حسن نیت عالی است. اما حتی انبوهی از ژاکتهای ژولیده و شلوارهای گلدار گاهی اوقات چیزهای خوبی را پنهان میکنند. به طور خاص، این مصنوع مقدس NFL: به عنوان فروشندههای لباسهای قدیمی، زوج تنسی شان و نیکی مکیووی همیشه به دنبال لباسهای ارزانقیمت هستند، ترجیحاً چیزهایی که از زمان دولت کارتر پوشیده نشدهاند. در سال 2014، آنها تصمیم گرفتند که در یک فروشگاه Goodwill در کارولینای شمالی تاب بخورند. در آنجا، نیکی یک ژاکت کالج "شیک و با کیفیت" را از آکادمی نظامی وست پوینت دید. و ارزان بود! این دو تنها باید 58 سنت برای آن بپردازند. اما شاید افراد گود ویل باید با دقت بیشتری به آن ژاکت نگاه می کردند. آنها ممکن است متوجه شده باشند که قبلاً متعلق به فوق ستاره مربی NFL وینس "The Bard" Lombardi بوده است. نیکی هنگامی که به خانه برگشت، نگاهی انداخت و برچسب نامی را یافت که روی آن "LOMBARDI 46" دوخته شده بود. متأسفانه، این نام برای او به صدا درنیامد، بنابراین ژاکت وارد انبوهی از لباس های قدیمی شد. تنها به صورت کاملاً تصادفی بود که چند ماه بعد، شان مردی را دید که ژاکتی به ظاهر آشنا در یک عکس قدیمی پوشیده بود. "اگر ما دقیقاً آن ژاکت را داشته باشیم، جالب نیست؟" او تعجب کرد...بله، این خرید 58 سنتی با سرقفلی همان چیزی بود که لومباردی در زمان حضور در وست پوینت پوشیده بود، جایی که بسیاری موافقند که او سبک معروف مربیگری خود را یاد گرفت (بخوانید: فریاد زدن). با در دست داشتن چنین یادگاری ورزشی، شان با تالار مشاهیر فوتبال تماس گرفت تا از آنها بپرسد که آیا میخواهند آن را بخرند یا خیر، اما آنها خواستار اهدای رایگان آن شدند (چون فوتبال است). بنابراین او ژاکت را به یک خانه حراج دالاس برد، جایی که بعد از اینکه تایید کردند که واقعاً با لکههای تاریخ جاری است، آن را به قیمت 43020 دلار به یک طرفدار بزرگ حراج کردند. یعنی سود بیش از 10 درصد! شاید . ما با اعداد وحشتناک هستیم. 4 یک دسته قوطی حلبی قدیمی معلوم شد که پر از دوبلون های طلا شده اند در سال 2013، زوجی که در کالیفرنیای شمالی زندگی می کنند، پیوند طلا راش در سال 1949، هنگام راه رفتن سگ خود متوجه چیز عجیبی شدند: کمی عجیب فلزی که از گل خارج می شود آنها پس از ریشه کن کردن، چندین قوطی حلبی با ظاهر باستانی را حفر کردند که پر از هلوهای فاسد یا هرزنامههایی که به طور معجزهآسایی حفظ شده بودند، نبودند، بلکه هزاران قوطی پر شده بودند. هشت قوطی که حفر کردند حاوی 1427 سکه طلای قرن هجدهم نزدیک به ضرابخانه بود. این زوج که از ترس اینکه سرزمینشان توسط ارواح جستجوگران قدیمی تسخیر شود ناشناس مانده اند، آنها را نزد یک ارزیاب بردند که به آنها اطلاع داد که Saddle Ridge Hoard ارزش دارد. یک میلیون از آن از سکه بود، یک عقاب فوق العاده کمیاب 1866-S No Motto Double Eagle. دان ویلیس، رئیس خدمات درجه بندی سکه حرفه ای، گفت: "این به عنوان یکی از بهترین داستان ها در تاریخ سرگرمی ما در نظر گرفته می شود." با توجه به اینکه این سرگرمی جمع آوری سکه های قدیمی است، احتمالاً رقابت زیادی وجود نداشت، اما هنوز هم وجود نداشت. 3دو دوست ناخودآگاه خانه ییلاقی یک هنرمند مشهور را خریدند، سپس میلیون ها دلار ارزش هنری پیدا کنیددر سال 2007، به دوستان توماس شولتز و لارنس جوزف داده شد. گشت و گذار در کلبه ای سطل زباله در نیویورک که آنها امیدوار بودند ارزان بخرند و آن را بازسازی کنند. اما وقتی گاراژ را بررسی کردند، مقداری زباله غیرعادی پیدا کردند: هزاران هزار طرح، نقاشی و تصویر. این زوج با علاقه به این هنر زباله، 2500 دلار اضافی به صاحب آن پرداخت کردند که به ازای هر نقاشی حدود یک دلار کاهش یافت. آیا حدس زدید که واقعاً ارزش یک ثروت را داشت؟ چگونه؟! شاید نام آرتور پیناجیان را نشنیده باشید. ابتدا یک هنرمند کتاب های مصور در دوران طلایی کمیک، این ارمنی-آمریکایی بعداً به عنوان یک نقاش انتزاعی دنبال کرد و امیدوار بود که پیکاسوی بعدی شود. اما او هرگز به شناختی که انتظارش را داشت نرسید، بنابراین در آخرین جایی که هرکسی به دنبال هنرمندی باهوش بود، منزوی شد: لانگ آیلند. آنجا روز و شب در کارگاهش مینشست و در گمنامی کامل تلاش میکرد. او حتی دستورات روشنی به خویشاوندان خود داد که پس از مرگش، تمام هنر او باید از بین برود. اما خلاص شدن از شر 3000 نقاشی است، بنابراین نوادگان او به سادگی کلبه را فروختند و هنر را رها کردند تا در گاراژ پوسیده شود. اما مانند بسیاری از هنرمندان بزرگ، آثار آرتور پس از لگد زدن او به شهرت رسید - و مهمتر از آن، بسیار گران شد. سطل رنگ اول این خبر خوبی برای شولتز و جوزف بود که در نهایت متوجه شدند نه تنها لانه پیناجیان، بلکه کل میراث او را نیز خریده اند. در مجموع ارزش این مجموعه تا 2500 دلار است. (حداقل کمی. باز هم، ما در ریاضیات عالی نیستیم.) 2 یک مرد زباله گرد کانادایی ثروتی پنهان در یک تلویزیون شکسته پیدا کرد در حالی که صفحه تلویزیون مملو از شگفتی است -- اژدها! زامبی ها! بالکی! -- جست و جو کردن در اعصاب واقعی خود باید یک کار خسته کننده باشد. اما نه برای یک کارمند کارخانه بازیافت تلویزیون در باری، انتاریو. او هنگام برچیدن یک تلویزیون باستانی در سال 2017، پیدا کرد. مرد (واقعاً خیلی صادقانه) به مدیرش در مورد گنج گفت و آنها آن را به پلیس تحویل دادند. خوشبختانه جعبه حاوی اسنادی بود که به پلیس اجازه میداد این انبار را به صاحب واقعی آن بازگردند، مردی ۶۸ ساله که در آن زمان در یک شهر دریاچهای مجاور زندگی میکرد و نمیدانست که دارایی خالصش شش رقمی شده است. به گفته این خرج کننده بزرگ فراموشکار، این پول یک ارث نقدی از والدینش بود که 30 سال قبل در تلویزیون پنهان کرده بود. در واقع، او آن را به خوبی پنهان کرده بود که در مورد آن صحبت می کرد. او حتی این مجموعه را به یکی از دوستانش داد که پس از آن دههها را به با ارزشترین تلویزیون کشور خیره کرد قبل از اینکه چیز قدیمی شکستهشده را در کارخانه بازیافت بیاندازد. مرد به پلیس اطمینان داد که متوجه گم شدن پول نشده است. چون فکر می کرد جای دیگری در خانه پنهان شده است. این یک سوال را ایجاد می کند: این مرد چند پنهان کاری مخفی دارد؟ آیا او هر هفته جعبههای غلات کهنه پر از ثروتهای کوچک را ناخوداگاه به بازیافت میریزد؟ ما حدس میزنیم که مردم همسایه وقتی متوجه جمعیت افراد دوره گرد محلی با کلاههای بلند و لباسهای تاکسی شوند، متوجه میشوند. 1 زنی در سال 2005، در حالی که در بازار ککفروشیهای محلی در فیلادلفیا میچرخد، یک گردنبند بیارزش به قیمت 15 دلار در یک بازار کک خریداری کرد. فعل مناسب برای گشت و گذار در بازار کثیف، آن را جستجو کنید)، نورما ایفیل گردنبند فلزی عجیبی را دید. با توجه به ظاهر قبیله ای بیش از حد خود، او با کمال میل 15 دلار برای یک قطعه جواهرات کوچک سرگرم کننده پرداخت کرد. در طول سه سال بعد، ایفیل فقط چند بار آن را پوشید. اما هر بار که آن را برای چرخش می گرفت، متوجه می شد که مردم نمی توانند چشم خود را از آن دور کنند. به هر حال، هر روز نیست که میبینید کسی یک گردنبند 300000 دلاری برای باربیکیو میبندد. الکساندر کالدر، که بهخاطر مجسمههای سیمی انتزاعیاش مشهور است، برای دوستان مشهورش نیز خلق کرده است. در طول دهههای 1930 و 1940، اولینها تابهای نفیس کالدر را به هر آویز الماس قدیمی خستهکننده ترجیح میدادند. و گردنبند ایفیل یک کالدر تصادفی نبود. این یکی از بهترین های او بود که در سال 1943 در موزه هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشته شد. در سال 2008، ایفیل به موزه هنر فیلادلفیا رفت، که اتفاقاً نمایشگاه جواهرات کالدر را به نمایش گذاشت. در آنجا، او متوجه شد که جواهرات زرق و برق دار او دقیقاً شبیه قطعات ارزشمند پشت شیشه تقویت شده است. او گردنبند را نزد متصدی نمایشگاه برد، و او آن را به عنوان یک کالدر گمشده واقعی تایید کرد. در سال 2013، این گردنبند به حراج گذاشته شد و Ifill درآمد کسب کرد. که هست... چی؟ 20 درصد بیشتر از چیزی که برای آن پرداخت کرده است؟ 30؟ چرا کسی به ما کمک نمی کند؟
![5 بار که مردم به روش های غیرمنتظره گنج پیدا کردند 1]()