نیویورک هزاران سال پیش، غارنشینان مرد آلفا رشتههای مهرههای رنگارنگ را به هم میچسبانند تا زنان غارنشین را تحت تأثیر قرار دهند. امروز، ممتازترین فرزندان آنها ممکن است سعی کنند این ترفند را با حلقههای الماس چند میلیون دلاری انجام دهند. چیزهای زیادی در نحوه ساخت جواهرات تغییر کرده است. و درک شده است، اما یک ایده اساسی آنها را به هم متصل می کند: در طول تاریخ، جواهرات به عنوان زینت شخصی تعریف شده است، که روشی فانتزی برای گفتن پوشیدنی بودن آن است. این ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما در یک بعد از ظهر بارانی ماه گذشته، بازدیدکنندگان از گالری گاگوسیان در خیابان مدیسون کاملاً مطمئن نبود که از مارهای آغشته به جواهر و گلهای لرزان که با شیشههای شیشهای که مانند سیلو در اطراف اتاق نصب شدهاند، چه باید بسازند. نمایشگرها که هر کدام در هاله ای از نور LED غوطه ور شده بودند، ویواریوم هایی را که عاشقانه توسط یک دانشمند جواهرآلات دیوانه نگهداری می شدند را به یاد می آورد. آیا قرار است آن را پوشیده باشد؟ زنی پرسید، در حالی که به دستبند مار پیچ خورده دور یک پایه نقره ای سخت نگاه می کرد. این قطعه یکی از 20 جواهری در نمایشگاه اشیای گرانبها گاگوسیان بود که نشاندهنده کار مستقل جواهرساز مستقر در پاریس Victoire de Castellane بود. این نمایشگاه در اواخر آوریل به مدت شش هفته در گالری پایان یافت. هر کسی که با خانم خانم آشنا باشد. دلبستگی عمیق د کاستلان به فرم زنانه می داند که پاسخ به این سوال یک بله قاطع است. او در یک مصاحبه اخیر با اسکایپ گفت که من فکر می کنم جواهرات واقعاً چیزی با احساس است. من این ایده را دوست دارم که بخشی از وجود شماست، مانند تداوم پوست شما. روز به روز، خانم. د کاستلان جواهرات خوبی را برای دیور، یکی از برترین برندهای لوکس اروپا طراحی می کند. او در ساعات تعطیلی خود، قصیده های ظالمانه و بسیار ارزشمندی برای زنانگی می سازد. Precious Objects که دارای قطعاتی با قیمت 150000 دلار تا 600000 دلار بود، خانم Ms. نمایش دوم کاستلانز در گاگوسیان. اولین او، 2011 بودلری عجیب و غریب Fleurs dExcs، دارای 10 جواهرات گلدار بود که هر کدام نماینده زنی در آغوش هیجان انگیز یک داروی متفاوت بود. برای مثال، او کوکائین را بهعنوان یک گل پولکدار الماسی با گلبرگهای لاک آبی، که بر روی توپ دیسکو از کوارتز روتیل نقرهای قرار گرفته است، به تصویر کشید. سری de Castellanes 2014، مواد معدنی گیاهی حیوانی، در نگاه اول، محدودتر هستند. (اشیای گرانبها شامل آثاری از هر دو سری است، با تاکید بر جدیدتر.) او به جای استفاده از سنگهای بی شمار و مواد معدنی، پالت خود را به سنگ های قیمتی کلاسیک محدود کرده است: الماس، یاقوت، یاقوت کبود و زمرد، به استثنای یک مورد دیدنی. اوپال 28 قیراطی و کاربردهای آزاد لاک در رنگ های چند رنگ. یکی از بارزترین جنبه های مواد معدنی گیاهی حیوانی توجه خانم است. د کاستلان به هر جواهر پایه نقره ای منحصر به فردی پرداخته است. غرفه ها یکی از این سه شکل را دارند: تکه های حیوانی که همه مارها در اطراف اشکال ناهموار ریخته شده از شن و ماسه الهام گرفته شده اند، با الهام از صخره های مصنوعی محوطه میمون در باغ وحش Bois de Vincennes در پاریس، جایی که هنرمند در دوران کودکی خود را در آنجا گذراند. جواهرات گیاهی بر روی قطرات نقره جلا داده شده با آینه قرار گرفته اند. و بلوکهای وجهی که با استفاده از فناوری نمونهسازی سریع ساخته شدهاند، قطعات معدنی را نمایش میدهند. ایده همیشه این بود که وقتی جواهرات را نمیپوشید چه اتفاقی میافتد؟ اماس. دی کاستلان گفت. برای من، دیدن جواهری که پوشیده نشده است بسیار عجیب است. بنابراین من خانه کوچکی برای آنها ساختم. لوئیز نری، مدیر این گالری، گفت: رویکرد خاص او به جواهرات که آن را هم به عنوان زینت شخصی و هم مجسمه سازی عمومی تلقی می کرد، بخشی از جذابیت گاگوسیان بود. اماس. د کاستلان اولین و تنها جواهرساز خوبی است که گاگوسیان نماینده او بوده است. هیچ اشتباهی در کار او وجود ندارد، چیزی که ما همیشه در هنرمندان به دنبال آن هستیم، مهم نیست در چه رسانه ای کار می کنند، خانم. نری گفت. او در این محیط کمیاب جواهرات خوب کار می کند، و با این حال به دنبال شکستن سنت های خاصی است و زبانش واضح است. در سالهای اخیر، اصطلاح هنر پوشیدنی معمولاً در توصیف جواهری با ویژگیهای مجسمهسازی یا ساخت و ساز پیچیده، رایج شده است. اما اینکه چه زمانی، یا اینکه آیا جواهرات خوب واجد شرایط هنر هستند، موضوع بحث پرشور باقی می ماند. تیم مک کللند، جواهرساز در گریت بارینگتون، ماساچوست، که در برنامه دانشگاه های بوستون در رشته صنایع دستی آموزش دیده است، گفت: احساس صادقانه من بیشتر جواهرات هنر نیستند. اواخر دهه 1970 آقای آقای میگوید: «هرکسی که امروزه چیزی میسازد، میخواهد احساس کند که هنرمند است. مک کللند، که اکنون نیمی از این دو را در پشت برند جواهرات McTeigue تشکیل می دهد. & مک کللند، اما چیزهای زیادی این نام را تضمین نمی کند. قرن بیستم مملو از هنرمندان، اغلب مجسمه سازانی بود که طاقچه های ماندگاری را در فضای جواهرات حک می کردند. زیور آلات دست ساز و منحصر به فرد الکساندر کالدر زمینه را برای جنبش جواهرات هنری پس از جنگ جهانی دوم فراهم کرد. آرت اسمیت، یک قطعه ثابت در صحنه وست ویلج نیویورک، به دلیل زیبایی شناسی مدرنیستی اش مورد تجلیل قرار گرفت. به عنوان مثال، بسیاری از افراد دیگر، سالوادور دال و ژرژ براک، برای اقامت کوتاهتر در جواهرآلات سوار شدند. حتی پابلو پیکاسو نیز در این رسانه نقش بسته بود. در ماه مارس، دو آویز نقرهای و یک سنجاق نقرهای که او در اوایل کارش خلق کرد، در حراجی اسکینر در بوستون به یک کلکسیونر به قیمت نزدیک به 400000 دلار فروخته شد. با این حال، جواهراتی که به دنیای هنر بازگشتهاند، بهطور چشمگیری کمتر هستند. در حالی که هیچ کس از رن لالیک یا پیتر کارل فابرگ از جایگاه آنها در فهرست هنرمندان تاریخ ناراضی نیست، جواهرساز بسیار خاصی لازم است تا توسط جمعیت هنری تأیید شود. این ممکن است منعکس کننده تصور ریشهدار هنرمند بهعنوان یک باغنشین باشد، کسی که برای به دست آوردن مواد ارزانقیمت مانند بوم یا گل تلاش کرده است. جواهرساز بریتانیایی استفان وبستر گفت که همیشه توسط او قضاوت می شد. دور شدن از آن واقعاً دشوار است. با شروع دهه 1940، ظهور جنبش جواهرات استودیویی در ایالات متحده به رفع این تمایزات کمک کرد. جواهرسازان هنری، مانند مارگارت دو پاتا، سازندهگرای تحسینشده، بیتفاوت نسبت به شرکتهای تجاری، به جواهرات بهعنوان وسیلهای برای بیان ایدههای پیچیده درباره ساختار و فضا گرایش پیدا کردند. میراث آن دوران همچنان بر جواهرات هنر معاصر تأثیر میگذارد، حتی با وجود تابوهای استفاده از آن. اورسولا ایلسه-نیومن، متصدی جواهرات در موزه هنر و طراحی، MAD، در نیویورک، گفت: مواد گران قیمت شروع به محو شدن کرده اند. ایلزه نیومن گفت. در جواهرات هنری، این قطعات نه تنها تزئینی هستند، بلکه پیام یا معنی را نیز منتقل می کنند، حتی اگر فقط در مورد پوشیدن آهن زنگ زده باشد. تنش بین ارزش مادی و دقت مفهومی به بهترین وجه در کار ژانر خم شده دنیل براش بیان می شود. هنرمند نیویورکی به خاطر ساخت اشیاء آلومینیومی، فولادی و طلایی و همچنین به دلیل دوگانگی اش نسبت به جذابیت تجاری و بی توجهی به قابلیت پوشیدن، معروف است. آیا می توان آن را پوشید؟ خبرنگاری که از آقای براش لفت ماه گذشته از او پرسید که یک شی آلومینیومی به شکل النگو و الماس مغول را در دست داشت. او گفت که این یک مفهوم مفید و کاربردی است. شما می توانید یک بشقاب شام روی سرتان بگذارید. ماریون فاسل، مورخ و نویسنده جواهرات، گفت: با وجود این، برسهای خود را به این موضوع میپردازند، به نظر میرسد که در پشت جواهرات گرانبهایی که هم میتوان آنها را پوشید و هم برای شایستگی هنری آن قدردانی کرد، شتاب ایجاد میشود. از جمله نمونه های دیگر، خانم نمایش گاگوسیان د کاستلانس. در طول سال گذشته، موزه دو یانگ در سانفرانسیسکو هنر بولگاری: لا دولچه ویتا را به صحنه برده است. & فراتر از، 19501990; کاخ بزرگ پاریس از کارتیه استقبال کرد: سبک و تاریخ. و موزه هنر متروپولیتن میزبان جواهرهای JAR، جوئل آرتور روزنتال ساکن پاریس، آمریکایی تبار بود. نمایشگاه JAR که از نوامبر برگزار شد. 20 تا 9 مارس، اولین نمایش متس بود که به یک جواهرساز معاصر اختصاص داشت. نقدهای تند انتقادی دریافت کرد، اما بیش از 257000 نفر را به خود جلب کرد، و این امر به وضوح نشان میدهد که بابلهای فوقالعاده گرانقیمت در واقع مورد علاقه مردم هستند. در حال حاضر این مفهوم هند: جواهراتی که جهان را مسحور کردند، که در کرملین در مسکو در 12 آوریل افتتاح شد، در حال آزمایش است. و تا 27 جولای ادامه دارد. الکس پوپوف، برگزارکننده آن، گفت که این نمایشگاه با بیش از 300 جواهر و اشیای جواهراتی که شامل میراث پنج قرن هند است، بر تأثیرات متقابل شرق و غرب تمرکز دارد. نمایشگاه کرملین به دو سالن تقسیم می شود. یکی از تالارها سبکهای هند جنوبی و سبکهای اولیه مغول را پوشش میدهد، که با کار موننو کاسلیوال فقید، که تسلط او بر صنایع دستی سنتی هندی به خردهفروشی خانوادهاش کمک کرد، قصر Gem در جیپور، به یک مقصد گردشگری با حسن نیت تبدیل شد، به اوج خود رسید. تالار دوم ادای احترام به جواهرات متاخر مغول و نظام و همچنین سنت غنی طرحهای هند و غربی است که توسط Cartier، Chaumet و دیگر خانههای فرانسوی تکمیل شده است. پوپوف مقایسه کرد: شما در یک هتل بزرگ در لاس وگاس هستید و در هر راهرو، آثار هنری، نقاشی دارید. شما در حال حرکت هستید، هرگز آنها را نمی بینید. بعد یک نقاشی زیبا می بینید و می ایستید. چرا می ایستید؟ زیرا چیزی را در شما به حرکت در می آورد. با جواهرات، دقیقاً یکسان است. بنابراین، آیا جواهرسازان به دنیای هنر تعلق دارند یا صنایع دستی؟ گلن آدامسون، مدیر تازه منصوب شده MAD، استدلال می کند که نباید مهم باشد. او گفت که قرن بیست و یکم از آنجایی که هست، مقولهها نقاط مرجع هستند، اما بهعنوان محفظههایی برای افراد مفید نیستند. برای خانه های جواهرات، که ممکن است توضیح دهد که چرا بسیاری از آنها اکنون هنرمندان را برای کار روی پروژه های مشترک استخدام می کنند. به عنوان مثال، در ماه مارس، همرل، جواهرساز نسل چهارم خانواده در مونیخ، کتابی از اشعار به نام جواهرات طبیعت را منتشر کرد که توسط نویسنده گرتا بلاماسینا سرپرستی شده بود و با رونمایی از مجموعه جواهرات الهام گرفته از طبیعت فراواقعی بود. در اواخر همان ماه، جواهرساز سوئیسی شوپارد با هنرمندی به نام Harumi Klossowsky de Rola که مجموعهای مجلل از انگشترها، دستبندها و گوشوارهها طراحی کرد که اولین رسمی خود را در نمایشگاه لوکس بازل ورلد به نمایش گذاشت، پیوست. وبستر، که دائماً با برخی از نامهای پررنگ دنیای هنر همکاری میکند، اخیراً فاش کرد که در اوایل سال 2015 مجموعهای از جواهرات ایجاد میکند که تفسیر او از کار هنرمند بریتانیایی تریسی امین، یکی از دوستان نزدیکش است. تأمل در شکاف. که مدتهاست جواهراتی مانند Mr. وبستر از افراد مشهور هنری مانند Ms. امین، آقای آدامسون این ایده را رد کرد که دروازه بان هایی در دنیای هنر وجود دارند که حق جواهرات را انکار می کنند. او نتیجه گرفت که جدی گرفتن جواهرات به عنوان هنر آنقدر سخت نیست که ساختن هنر خوب دشوار است.
![جواهرات زیبا به عنوان هنر پوشیدنی 1]()